یکی از اسکولا اینو س داده بهم و دیگر هیچ...
یکی از فانتزیام اینه که به مرضیه3 صب زنگ بزنم هانی بیا دم در کارت دارم ...
بعدش اونم با یه تاپ و شلوارک و یه مانتوی ژولیده و چشای نیمه باز بیاد پایین و بشینه تو ماشینم ...
بگم عشقم تو بخواب فقط میخوام نگات کنم ...
بعد گازشو بگیرم برم شمال 7 صب لب ساحل باشم ...
بعد تو یه ساحل آروم وایسم و
خودم بشینم چارزانو رو کاپوت و نگاش کنم ...
اونم با نسیم ساحل بیدار شه و از خوشحالی جیییییییییغ بکشه و در اثر ایست قلبی جونشو بده به شما ...
و من اونجا با گیتارم این آهنگو بخونم :
دریاااااا ! اولین عشق مرا بردیییییی ... :-|
خعلی آشغال کفاثط!
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |